منظور رئیس جمهور از «فرصت تحول» چیست؟

تجربه روزهای مقاومت، یک سرمایه اجتماعی کم‌نظیر است. اما این سرمایه، اگر به سیاست‌های روزمره سپرده شود، به‌سرعت فرسوده خواهد شد. آنچه پزشکیان از آن به‌عنوان «فرصت تحول» یاد می‌کند، نیازمند تصمیم‌های سخت و انتخاب‌های جسورانه است.

به گزارش پیش نگار: جنگ اخیر، اگرچه خالی از خسارات و لطمات نبود، اما یک حقیقت بزرگ را بار دیگر به سطح آورد: در نهایت، این توده‌ی عام مردم‌اند که ایران را حفظ می‌کنند نه صرفا ساختارها و جناح‌ها. و این توده‌ی عام مردم‌اند که امنیت پایدار را تأمین می‌کنند، نه جریان‌های سیاسی غوغاطلب و پرسروصدا و مدعی انقلابی‌گری. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور در نخستین موضع‌گیری خود پس از آتش‌بس، با لحنی صریح و مردم‌محور، بر یک نکته کلیدی تأکید کرد:« رژیم صهیونیستی کاری کرد که ما بیشتر از پیش متوجه شویم که این، “همه” مردم ایران هستند که می‌توانند از کشور دفاع کنند نه یک حزب و یک اقلیت و دسته‌ای از مردم. دیدیم که در این جنگ ایرانیان از همه اقشار و گروه‌ها حتی آنها که خارج از کشور هستند از ایران دفاع کردند.» او که در جلسه هیئت دولت سخن می‌گفت ضمن تشکر از نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی یادآور شد:« شبکه‌های اطلاعاتی بیگانه و دشمن به دنبال ایجاد آشوب در داخل بودند و هر کاری کردند که کشور به هم بریزد، اما مردم و نیروهای مسلح و هنرمندان و چهره‌ها و سیاسیون و حتی برخی زندانیان و آن سیاسیونی که از نظام و حکومت گلایه داشتند هم یکصدا از تمامیت ارضی کشور دفاع کردند و این خیلی با ارزش است.» و در نهایت ضمن تکیه بر این واقعیات، اضافه کرد که :« این جنگ و همدلی که میان مردم و مسئولان در جریان آن ایجاد شد، یک فرصت است برای تغییر در نگاه مدیریت و رفتار مسئولان.»

سخنان مهم پزشکیان، صرفاً تحلیل یک بحران نیست، بلکه نوعی اعتراف هوشمندانه و در عین حال دموکراتیک به این واقعیت است که بدون مشارکت واقعی مردم، هیچ حکمرانی‌ای پایدار نخواهد ماند. حمله سنگین خارجی، بیش از آنکه ساختار دفاعی کشور را به چالش بکشد، کارآمدی حکمرانی داخلی را مورد سنجش قرار داد. و اکنون روشن است که پیروزی نهایی، نه از آسمان، که از زمین و از دل مردم برخاسته است.

بازگشت به مردم؛ آغاز اصلاح واقعی

ایران در طول دهه‌های گذشته بارها هزینه یکجانبه‌گرایی سیاسی را در عرصه داخلی پرداخته است. سیاستی که در برخی ادوار، بر نادیده‌گرفتن برخی  گروه‌های اجتماعی و یا نخبگان و  بنا شد، نتیجه‌ای جز انباشت نارضایتی، گسست اجتماعی، و تضعیف سرمایه اعتماد نداشت. اکنون، دولت جدید فرصت تاریخی دارد تا از دل همدلی ملی پدیدآمده، الگویی نوین از حکمرانی را بازتعریف کند. پزشکیان به‌درستی به این ظرفیت اشاره می‌کند و از همگان می‌خواهد همدلی‌ای که در جریان این بحران شکل گرفت، به الگوی اداره کشور تبدیل شود.

اگر در روزهای بمباران، ملت ایران با وجود همه اختلافات ظاهری، یکصدا پشت سر کشور ایستاد، پس هیچ توجیهی برای تداوم شکاف‌های تصنعی، نادیده گرفتن یا محدود ساختن صدای مخالف، و کارشکنی در مشارکت عمومی از سوی برخی جریانات سیاست‌زده و به ظاره انقلابی باقی نمی‌ماند.

بر خلاف برخی از دوره‌های پیشین حکمرانی که با تکیه بر یک طیف خاص از نهادها و بازیگران سیاسی پیش می‌رفتند، امروز ایران به حکومتی نیاز دارد که مشروعیت خود را با مردم تقویت کند. لازمه‌ی این رویکرد، گشودن فضای گفتگو، مشارکت دادن صداهای متنوع و حتی منتقد، شفاف‌سازی تصمیمات اقتصادی، سیاسی و امنیتی، و عبور از مدل‌های متمرکز، رانتی و محفلی در اداره کشور است. در غیر این‌صورت، شکاف میان دولت و جامعه نه تنها ترمیم نمی‌شود، بلکه هر بحران جدیدی، آن را عمیق‌تر خواهد کرد.

خطر فراموشی تجربه وحدت

تجربه روزهای مقاومت، یک سرمایه اجتماعی کم‌نظیر است. اما این سرمایه، اگر به سیاست‌های روزمره سپرده شود، به‌سرعت فرسوده خواهد شد. آنچه پزشکیان از آن به‌عنوان «فرصت تحول» یاد می‌کند، نیازمند تصمیم‌های سخت و انتخاب‌های جسورانه است. باید شجاعت آن را داشت که برخی سنت‌های سیاست‌ورزی بسته کنار گذاشته شود؛ مسئولیت‌ها در سطوح میانی به نیروهای مردمی سپرده شود؛ و رسانه‌ها، دانشگاه‌ها، و نهادهای مدنی، به جایگاه اصلی خود بازگردند.

سخنان رئیس‌جمهور را می‌توان نه هشدار، بلکه دعوتی به بازسازی سیاست در ایران دانست؛ دعوتی که اگر جدی گرفته نشود، فرصت طلایی پس از بحران به آسانی از دست خواهد رفت. امروز بیش از همیشه روشن است که حکمرانی بر مردم ممکن نیست، مگر با مردم. و صیانت از ایران، در گرو شنیدن صدای همه ایرانیان است، نه یک جناح، یک قشر یا یک نهاد خاص.

انتهای پیام//

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *