تاریخ انتشار : جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
کد خبر : 5472

آغاز استقلال شعر عاشورایی

آغاز استقلال شعر عاشورایی
محمد مرادی در یادداشت‌هایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته، این شعر را از آغازین قدم‌های شعر فارسی پیگیری کرده و در چهاردهمین قسمت آن، به یکی از مهم‌ترین شاعران عاشورایی شهر ری پرداخته است.

به گزارش پیش نگار: محمد مرادی شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه در سلسله یادداشت‌هایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته و این گونه شعر را از آغازین قدم‌های شعر فارسی پیگیری کرده است.

دقیق شدن در لحظات و دقایق و ظرایف شعر عاشورایی، از ویژگی‌های یادداشت‌های مرادی است که خواندن آن را برای علاقه‌مندان به ادبیات و شعر عاشورایی مغتنم می‌کند.

مرادی در چهاردهمین قسمت از این یادداشت‌ها به یکی از مهم‌ترین شاعران عاشورایی در شهر «ری» پرداخته است.

در ادامه قسمت چهاردهم «شعر عاشورایی» را می‌خوانید:

تا پایان سده ششم و اوایل سده هفتم، فراگیری مضامین عاشورایی در زبان فارسی به اندازه‌ای بوده که می‌توان، نمود آن را (جدا از متون تاریخی و کلامی) در چند شاخه اصلی معرفی کرد. یکی شاعرانی که اشعاری مستقل در این مضمون سروده‌اند که برخی شیعیان زیدی و اسماعیلی و دوازده‌امامی‌اند و برخی شاعران متمایل به اهل سنت و بیش از همه شافعیان شاعر، تا آنجا که صاحب «النقض» برخی از این سخنوران را نیز عدلی‌مذهب دانسته است.

شاخه دوم، ابتدا بیشتر در نثر و سپس در شعر از پیوند عرفان و مکتب عاشورا شکل گرفته است و در شاخه سوم، همچنان شاعران به تلمیحات ادبی عاشورایی بسنده کرده‌اند؛ این تلمیحات بیش از همه در خلال مدایح درباری نمود دارد و پس از آن در تصاویر شاعرانه از طبیعت دیده می‌شود و به ندرت در تغزلات عاشقانه هم نشانه مفاهیم عاشورایی را می‌توان دید.

آخرین نسل شاعران بزرگ کهن که نگاهی تلمیحی به عاشورا دارند، در اواخر سده ششم تا پایان سده هفتم ظهور کرده‌اند و به‌مرور، شعر عاشورایی مستقل، با بسامدیافتن و گوناگونی‌اش، فضای تلمیحی را به حاشیه رانده است.

برای مثال اثیرالدین اخسیکتی (ف ۵۷۷) در غزلی عاشقانه به شهادت حسنین (ع) اشاره و از آنان با القاب «قتیل / شهید» یاد کرده است:

کجا رمزی دراندازد قتیلی چون حسین آرد

کجا زهری برافشاند شهیدی چون حسن آرد (دیوان، ۳۵۰)

از دیگر شاعران خراسان، انوری (ف ۵۸۳) در خلال مدحش، از نام و شهرت امام حسین (ع) یاد کرده (دیوان، ۷۰۶ و ۷۱۰) و در مقام شکایت، اندوه خود را به‌اغراق، با ایشان تشبیه کرده است:

به من از کربت و بلا آورد

که نیاورد کربلا به حسین (همان، ۳۸۱)

در میان شاعران مکتب آذربایجان نیز مجیر بیلقانی (ف ۵۸۶) در شعری مدحی، از هم‌زمانی جمعه و عاشورا در سال ۵۷۸ سخن گفته (دیوان، ۱۶۱) که اهمیت این روز را در تقویم ایرانیان آن دیار نشان می‌دهد.

خاقانی (ف ۵۹۵) هم با وجود اینکه چون نظامی در ادبیات دینی بیشتر بر ستایش پیامبر (ص) تمرکز یافته، در یکی از مشهورترین اشعار توحیدی‌اش، این‌گونه به عاشورا اشاره کرده است:

من حسین وقت و نااهلان یزید و شمرِ من

روزگارم جمله عاشورا و شروان کربلا (دیوان، ۲)

در شعری دیگر نیز به روایت سوار شدن امام حسین (ع) بر دوش پیامبر (ص)، گریز زده است:

ز صدهزار خلف یک خلف بود چو حسین

که نفس احمد، بختیّ رام او زیبد (همان، ۸۵۴)

در دیوان شاعران مرکز ایران از جمله اصفهان نیز (در جایگاه حلقه انتقال شعر فارسی به جنوب ایران در این زمان)، مضامین عاشورایی بارها نمود داشته، از جمله جمال‌الدین عبدالرزاق (ف ۵۸۸) که در لغز آب از شهیدان کربلا یاد کرده (دیوان، ۱۷) و در موضوع مرگ و شکایت از بی‌وفایی جهان نیز از شهادت حسنین (ع) سخن گفته است:

خدای عزّوجل در زمین دو شاخه نشاند

ز یک نهال برون آخته حسین و حسن

یکی ز بیخ بکندند آب ناداده

یکی به تیغ به زهر آب‌داده، اینت حزَن (دیوان، ۷۱۰)

فرزند او کمال‌الدین (مقتول ۶۳۵) و مشهورترین شاعر قرن هفتم (به روایت جُنگ‌ها و سفینه‌های ادبی) نیز علاوه بر لعن یزید در قطعه‌ای (دیوان، ۶۲۸) در قطعه‌ای دیگر، اینگونه اندوه خویش را از فرارسیدن محرم بیان کرده است:

چون محرّم رسید و عاشورا

خنده بر لب حرام باید کرد

وز پی ماتم حسین علی

گریه از ابر وام باید کرد

لعنت دشمنانش باید گفت

دوست‌داری تمام باید کرد (همان)

انتهای پیام//

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.